بیوگرافی ارسلان قاسمی,ارسلان قاسمی,اینستاگرام ارسلان قاسمی,بیوگرافی و عکس های جدید و جذاب اینستاگرام ارسلان قاسمی,ارسلان قاسمی و همسرش,ارسلان قاسمی و ترلان پروانه,همسر ارسلان قاسمی,ازدواج ارسلان قاسمی
در خانواده و نزدیکان من کسی اهل بازیگری و هنر و… نبوده به جز یکی از پسر داییهای مادرم که او هم در ایران زندگی نمیکند و از ما دور است. من برخلاف اکثر بچهها که کارشان را از تیزرهای تبلیغاتی شروع میکنند، بازیگری را از سریال «در چشم باد» شروع کردم. بهاره رهنما که دوست صمیمی و همکلاسی دوران کودکی مادرم است، من را به دستیار آقای جعفری جوزانی، کارگردان سریال «در چشم باد»، معرفی کرد و او هم من را برای نقش کودکیهای پارسا پیروزفر پسندید. آن موقع ۷ سالم بود. تجربه عجیبی بود. من به خاطر آن کار ۳ سال و نیم شمال بودم. برای من که بچه کوچکی بودم و قبلا هم این کار را انجام نداده بودم، خیلی سخت بود، چون این سریال بسیار سنگین بود. اما شرایطی که آقای جوزانی و آقای کاسهساز در طول کار فراهم کرده بودند، خوب بود و از سختی کار کم میکرد. برای اولین بار بود که این تعداد آدم را میدیدم و مجبور بودم با ۴۰- ۳۰ نفر یک جا باشم و زندگی و کار کنم. استرس داشتم و احساس دلتنگی و غربت میکردم. فقط لطفش به بچههای هم سن و سالم مثل بیتا توکلی بود که با هم دوست بودیم و بازی میکردیم و حضورشان نمیگذاشت خیلی متوجه سختیها بشوم. حتی درس خواندن ما با بچههای عادی فرق داشت. معلمی به اسم آقای رجبی از فومن به محل استقرار ما در ماسوله میآمد و به من و بیتا توکلی و پوریا، پسر خانم متخصص، درس میداد. بعد از فومن برگه امتحانات را میآوردند و از ما امتحان میگرفتند و از فومن برایمان کارنامه صادر میکردند. ما هم خیلی اذیت میکردیم. هر روز یکیمان بهانه میگرفت و مثلا میگفت خستهام و سر کلاس نمیروم و… امیدوارم آقای رجبی هر جا هست از سر اذیتهایی که کردیم، بگذرد.
ارسلان قاسمی, ارسلان قاسمی و ترلان پروانه, ارسلان قاسمی و همسرش, ازدواج ارسلان قاسمی, اینستاگرام ارسلان قاسمی, بیوگرافی ارسلان قاسمی, همسر ارسلان قاسمی
عکس های جدید و شخصی ارسلان قاسمی + بیوگرافی ارسلان قاسمی
بیوگرافی ارسلان قاسمی
نام و نام خانوادگی : ارسلان قاسمی
تاریخ تولد : ۱خرداد ماه ۱۳۷۴
محل تولد : تهران
تحصیلات : دیپلم کامپیوتر و مشغول به تحصیل در رشته بازیگری در یک دانشگاه غیر انتفاعی تبریز ارسلان قاسمی بازیگر نوجوان کشورمون از سن ۷ سالگی به سبب آشنایی مادرش با بهاره رهنما که همکلاسی بوده اند به مسعود جعفری جوزانی معرفی می گردد و برای بازی در سریال در چشم باد انتخاب می شود. ارسلان در خانواده ۵ نفره ای متولد شده است که پدر خانواده مدیر عامل شرکت کشتیرانی پرشیا اهرام و مادر مدیر مهد کودک است پدر ارسلان همچنین مدیر برنامه های او هست . ارسلان دو خواهر بزرگتر از خودش دارد که با یکی شون ۱۰ سال و با اون یکی ۱۲ سال اختلاف سنی داره و خودش بچه آخر خانواده است
سال ۹۲ شایعاتی مبنی بر ازدواج ارسلان قاسمی با ترلان پروانه ها منتشر شد که به سرعت توسط خانواده ترلان تکذیب شد و حتی پدر ترلان پروانه در مصاحبه با بعضی از رسانه ها صحبت از شکایت در این زمینه را کرده بود . این موضوع سبب شد که ارسلان قاسمی هم در صفحه مجازی خودش بیان کنه که این ها شایعه اس و من فقط با ترلان پروانه همکار هستم و در چند پروژه با هم همکاری داشتیم البته این شایعات زمانی شدت گرفته بود که عکس های ارسلان قاسمی و ترلان پروانه در اینترنت پخش شده بود
فیلم های سینمایی ارسلان قاسمی
فیلم صفر ( مسعود یزدانی فر – ۱۳۹۳)
فیلم رسوایی (مسعود ده نمکی – ۱۳۹۱)
فیلم آنچه مردان در مورد زنها نمیدانند (قربان محمد پور – ۱۳۹۳)
فیلم کلانتری غیرانتفاعی (یدالله صمدی – ۱۳۸۷)
فیلم تاکسی نارنجی ( ابراهیم وحید زاده – ۱۳۸۷ )
فیلم شام عروسی ( ابراهیم وحید زاده – ۱۳۸۴ )
فیلم جعبه موسیقی ( فرزاد موتمن – ۱۳۸۶ )
فیلم خاک سرد ( رضا سبحانی – ۱۳۸۴ )
سریال های ارسلان قاسمی
سریال سال های ابری ( مهدی کرم پور – ۱۳۹۳)
سریال هفت سنگ (علیرضا بذرافشان – ۱۳۹۲ )
سریال هوش سیاه ۲ (مسعود آب پرور – ۱۳۹۲)
سریال تا ثریا ( سیروس مقدم – ۱۳۹۰ )
سریال فاصلهها (حسین سهیلی زاده-۱۳۸۹)
سریال هوش سیاه (مسعود آب پرور – ۱۳۸۸)
سریال یوسف پیامبر (فرج الله سلحشور، ۱۳۸۷)
سریال در چشم باد (مسعود جعفری جوزانی، ۱۳۸۷)
سریال ۱۰۱ راه برای ذله کردن پدر و مادرها (حجت قاسم زاده اصل – ۱۳۸۴)
سریال اینترنتی نفوذ ( آرش تیمور نژاد – ۱۳۹۱)
تله فیلم های ارسلان قاسمی
یاران بی نشان ( محمدرضا خاکی )
صلات ظهر (افشین صادقی)
بی سر و صدا (نیما بانکی )
ارسلان قاسمی و را اولین بار در «صد و یک راه برای ذله کردن پدر و مادرها» دیدیم و خیلی زود به عنوان پسر بچهای زیبا مشهور شد. بعدها در سریالهای «در چشم باد» و «حضرت یوسف (ع)» بیشتر دیده شد و دیگر کاملا شناختیمش. ارسلان قاسمی تاکنون بیش از ۶ کار سینمایی، تلویزیونی و تئاتر داشته است. با دیدن این کودک زیبای دیروز در نقش جوانی از نسل امروز در سریال «تا ثریا» شگفتزده شدیم. اما ظاهرا جبر زمانه است که باید بزرگ شدن بچهها و مسن شدن خودمان را باور کنیم. با او درباره کودکی متفاوتش به عنوان بچهای که کار میکرده و تاثیر این کودکی در مسیر زندگی و اینروزهایش صحبت کردیم.
تجربهای عجیب از کودکی پارسا پیروزفر
در خانواده و نزدیکان من کسی اهل بازیگری و هنر و… نبوده به جز یکی از پسر داییهای مادرم که او هم در ایران زندگی نمیکند و از ما دور است. من برخلاف اکثر بچهها که کارشان را از تیزرهای تبلیغاتی شروع میکنند، بازیگری را از سریال «در چشم باد» شروع کردم. بهاره رهنما که دوست صمیمی و همکلاسی دوران کودکی مادرم است، من را به دستیار آقای جعفری جوزانی، کارگردان سریال «در چشم باد»، معرفی کرد و او هم من را برای نقش کودکیهای پارسا پیروزفر پسندید. آن موقع ۷ سالم بود. تجربه عجیبی بود. من به خاطر آن کار ۳ سال و نیم شمال بودم. برای من که بچه کوچکی بودم و قبلا هم این کار را انجام نداده بودم، خیلی سخت بود، چون این سریال بسیار سنگین بود. اما شرایطی که آقای جوزانی و آقای کاسهساز در طول کار فراهم کرده بودند، خوب بود و از سختی کار کم میکرد. برای اولین بار بود که این تعداد آدم را میدیدم و مجبور بودم با ۴۰- ۳۰ نفر یک جا باشم و زندگی و کار کنم. استرس داشتم و احساس دلتنگی و غربت میکردم. فقط لطفش به بچههای هم سن و سالم مثل بیتا توکلی بود که با هم دوست بودیم و بازی میکردیم و حضورشان نمیگذاشت خیلی متوجه سختیها بشوم. حتی درس خواندن ما با بچههای عادی فرق داشت. معلمی به اسم آقای رجبی از فومن به محل استقرار ما در ماسوله میآمد و به من و بیتا توکلی و پوریا، پسر خانم متخصص، درس میداد. بعد از فومن برگه امتحانات را میآوردند و از ما امتحان میگرفتند و از فومن برایمان کارنامه صادر میکردند. ما هم خیلی اذیت میکردیم. هر روز یکیمان بهانه میگرفت و مثلا میگفت خستهام و سر کلاس نمیروم و… امیدوارم آقای رجبی هر جا هست از سر اذیتهایی که کردیم، بگذرد.
وقتی دوست جونم رفت
بیتا توکلی، دوست و هم بازی خوبمان در سریال «در چشم باد» بود که متاسفانه در سانحه رانندگی فوت کرد. فوت او تاثیر خیلی بدی روی من گذاشت و بسیار ناراحتم کرد. وقتی این خبر را شنیدم، نمیتوانستم باور کنم. به عنوان یک بچه هیچ درکی از مرگ نداشتم و برایم غیرقابل باور بود که چه اتفاقی افتاده. یادم هست مادر و پدرم زودتر باخبر شده بودند اما از ترس عکسالعمل من چیزی به من نگفته بودند تا تصمیم بگیرند چطور این خبر را به من بگویند. در قسمت سوم کار بودیم که من ۴-۳ ماهی تعطیل بودم و سر کار نمیرفتم. خانه بودم و سرم به درس و مدرسه گرم بود. تا اینکه همان موقع که بیتا فوت کرد یک روز مجید حیدرینیا، یکی دیگر از هم بازیهایم، به من زنگ زد و گفت فهمیدی بیتا مرد؟ با ناباوری گفتم چی؟! کدام بیتا؟! باورم نمیشد دارد درباره بیتا توکلی حرف میزند.
نمیخواهم یک آدم زیبای پوچ باشم
ارسلان تو بچه زیبایی بودی این زیبایی چه تاثیری در زندگی تو داشته و آیا باعث شادی تو شده؟
زیبایی باعث میشود آدمها درون تو را نبینند یا خیلی دیر ببینند و اکثرا به ظاهرت اهمیت بدهند و متوجه شخصیتت نشوند. اگر من این زیبایی را نداشتم اصلا ارسلان قاسمی، کودک بازیگری که مردم بشناسندش، نمیشدم. اما بعد بدون اغراق با تلاش خودم را نشان دادم. برای من با همه بچگیام مهم بود که شایستگیام تحت تاثیر زیباییام قرار نگیرد و زیبایی را فقط یک شانس میدانم و میخواهم هنرمند و بازیگر واقعی باشم. به خاطر این زیبایی خیلی هم بین هم جنسهای خودم اذیت شدم. من خیلی بازخوردها و عکس لعملهای بد در جامعه نسبت به زیباییام دیدم و خاطرات بدی را تجربه کردم. برایم مهم است زیبایی باعث نشود خودم را فراموش کنم و به روح و ذهنم نپردازم و بیاهمیت باشم. نمیخواهم یک آدم زیبای پوچ باشم و پشت چشمان زیبایم هیچ چیز نباشد. نمیخواهم فقط با زیباییام کارم را پیش ببرم و اطرافیان بعد از مدتی از من زده شوند. برای خودم هم در روابطم هیچ وقت زیبایی را ملاک قرار ندادهام و برایم اهمیتی ندارد.
در کودکی چه چیزهایی از کارت یاد گرفتی؟
مهمترین چیزی که یاد گرفتم احترام به نظر بزرگترها و اهمیت دادن به فکر و نظر آنها و احترام به بزرگی و شخصیتشان بوده. نظر کارگردانها و بزرگان حرفهام برای من خیلی مهم است و یاد گرفتم به آنها احترام بگذارم. کار جدی و حرفهای را از آنها یاد گرفتم. آنها به من که بچه کوچکی بودم یاد دادند که به کار جدی نگاه کنم و کارم را درست انجام بدهم. ولی خب البته اینکه من از سن کم کارم را شروع کردم باعث شده آن جسارتی که جوانها در این کار دارند را نداشته باشم و شخصیت محتاطی داشته باشم.
همه دوستانم از من بزرگترند
کار کردن بچهها رایج و متداول نیست. اینکه تو از کودکی کار میکردی، هر چند این کار را دوست داشتی، چه تاثیری در شخصیت تو گذاشته و آیا تو مثل بچههای عادی کودکی کردی؟
حقیقتش این است که من اصلا درکی از سینما و بازیگری در ۷ سالگی نداشتم چه برسد به اینکه به این کار علاقه داشته باشم. کارتون پلنگ صورتی نگاه میکردم و تصویرم از کارتون و فیلم این بود. حالا البته وقتی واردش شدم به مرور علاقه پیدا کردم. حتی خانوادهام هم اول راضی نبودند اما اینقدر دیگران به آنها اصرار کردند که بالاخره پذیرفتند و تصمیم گرفتند من بازیگر شوم. یعنی تصمیم من نبود، تصمیم والدینم بود. اوایل حس میکردم این یک جور بازی است. اما به مرور در فضای کار متوجه جدی بودن قضیه شدم. وقتی اولین کارم پخش شد تازه طعم شیرینش را چشیدم؛ وقتی که مردم در خیابان میشناختنم و به من محبت میکردند. بزرگتر که شدم هم از این شهرت لذت میبردم و هم خود کار را دوست داشتم. الان هم که به هر حال بحث درآمد هم برایم مهم است. الان عاشق کارم هستم و البته وابسته هم شدهام. اگر نباشد نمیتوانم کار دیگری بکنم.
بچگیات چه شد؟
من بچگی نکردم. بچگیام از دست رفت. من به هیچوجه بچگی نکردم. الان حسرت خیلی چیزها را دارم. ناراحت نیستم اما به هر حال هر چیزی یک قیمتی دارد. من کارم را دوست دارم و این هزینه را برای آن پرداخت کردم، پس ناراحت نیستم.ارسلان قاسمی، اینکه تو بچگی نکردی و بچگیات را با بزرگترها گذراندی چه تفاوتی بین تو و دیگران ایجاد کرده؟ مثلا دوستهای تو بیشتر هم سنهایت هستند یا بزرگترند؟
همه دوستانم به جز دو نفر اختلاف سنی زیاد با من دارند و بزرگترند. آن دو نفر هم هم کلاسیهای قدیمیام بودند.بعد از «در چشم باد» که به مدرسه عادی آمدی مشکلی نداشتی؟
هماهنگ کردن خودم با بقیه بچهها برایم سخت بود. از مشق متنفر بودم و عادت کرده بودم وقتی ماسوله بودیم، مشق ننویسم. لای کتاب را باز نمیکردم و فقط سر کلاس گوش میدادم و یاد میگرفتم. البته به نظرم معنی سواد فراتر از درس و کتاب و مدرسه است. من به همین دلایل دیگر در دبیرستان اصلا مدرسه نرفتم و غیر حضوری درس خواندم. الان هم دیپلم کامپیوتر دارم.
چرا هنر نخواندی؟
آخر زبان انگلیسیام خوب بود و کامپیوتر هم بلد بودم فکر کردم این برایم راحتتر است. در ضمن دوستهای نزدیکم هم کامپیوتر میخوانند و به خاطر آنها دوست داشتم من هم کامپیوتر بخوانم. الان هم دارم در یک دانشگاه غیرانتفاعی در تبریز بازیگری را زیر نظر اساتیدی مثل ایرج راد، افشین هاشمی و… میخوانم. اگر هم قبول بشوم به دانشگاه سراسری یا آزاد میروم. تنهایی را کلا دوست دارم.
شبی که ترسیده بودم
من تا به حال ۳ کار تئاتر انجام دادهام. اولین کارم یک تله تئاتر به کارگردانی محمد رحمانیان بود که بازیگرانی مثل افشین هاشمی، مهتاب نصیرپور، آشا محرابی، علی عمرانی و… که همه از بهترین بازیگران تئاتر هستند در آن بازی میکردند. بعد در تئاتر موزیکال «این فصل را با من بخوان» که کاری هفت پرده از حسین پارسایی با موسیقی مجید انتظامی بود. خدا را شکر تجربیات خوبی در تئاتر داشتم. اولین اجرایم در تالار وحدت بود. شب اول اینقدر ترسیده بودم که جرات نمیکردم به جمعیت نگاه کنم. تمام بزرگان سینمای ایران اساتیدی مثل استاد عزت الله انتظامی و استاد جمشید مشایخی و… آمده بودند اما من اینقدر استرس داشتم که همه تمرکزم را فقط روی کار گذاشته بودم. تئاتر تجربهای استثنایی برای یک بازیگر است.
دوست ندارم شبیه کسی باشم
خواهر و برادر داری؟
من دو خواهر بزرگتر از خودم دارم و بچه کوچک خانواده هستم. خانوادهام همیشه دغدغه و نگرانی کار من را داشتند و همیشه زیر نظر آنها کار کردم و خیلی حواسشان به من بوده.
چه جوری حواسشان به تو بوده که تو سی و چند کار کردی. یعنی تقریبا زندگی نکردی و فقط کار کردی؟
این تعداد کار در ۱۰ سال بوده یعنی سالی ۳ تا ۴ کار داشتم.
خب این خیلی زیاد است حتی برای بازیگر بزرگسال و حرفهای هم که هیچ درس و مشق و کودکی و بازی و… هم ندارد، زیاد است
خب اگر من این کارها را نمیکردم الان نمیتوانستم اینجا باشم و مثل یکسری بچههای دیگر یکی دو تا کار میکردم و بعد فراموش میشدم. همین الان هم خیلی از این کارهایم دیده نشده یا پر بیننده نبوده.
چه مسیری برای خودت ترسیم کردی و به چه چیزهایی در کار و زندگیات میخواهی برسی؟
دوست ندارم در کارم فقط به ایران محدود شوم و دوم اینکه دوست ندارم جای کسی یا شبیه کس دیگری باشم. میخواهم جایگاه خودم را داشته باشم. در زندگی هم میخواهم به جایی برسم که بتوانم رفاه خودم و خانوادهای که در آینده تشکیل میدهم را تامین کنم و برای خودم و آنها آینده امن و راحتی بسازم.
الان به ازدواج فکر میکنی؟
به این معنی که الان بخواهم ازدواج کنم، نه فکر نمیکنم اما در آینده طبیعتا فکر میکنم.
چقدر برای خانوادهات وقت میگذاری؟
خیلی کم. خیلی دوستشان دارم و به نظرم بهترین خانواده دنیا هستند اما وقت کم میگذارم چون از بچگی همیشه دنبال کار بودم و کار خیلی وقتم را گرفته و باعث شده روابطم با پدر و مادر و خانوادهام فرق کند
عکس های جدید ارسلان قاسمی
عکس های جدید ارسلان قاسمی
عکس های جدید ارسلان قاسمی
عکس های جدید ارسلان قاسمی
عکس های جدید ارسلان قاسمی
عکس های جدید ارسلان قاسمی
عکس های جدید ارسلان قاسمی
ارسلان قاسمی
برای اطلاع از آخرین اخبار و جدیدترین عکس های ارسلان قاسمی کلیک کنید