بیوگرافی آرش مجیدی + عکس های اینستاگرام ارش مجیدی
آرش مجیدی,آرش مجیدی,آرش مجیدی همسرش,آرش مجیدی بیوگرافی,آرش مجیدی در ارمغان تاریکی,آرش مجیدی بازیگر
آرش مجیدی و میلیشا مهدی نژاد دختر امین تاریخ کمتر از یک سال است بچه دار شده اند، همین بهانهای شد برای یک گفتگوی طولانی با آنها که در بخش اول این گفتگو آیین ها و سنت های نوروزی را هم مرور کردیم، آیین هایی که به قول مجیدی ایرانی ها را کنار هم نگه داشته و مهدی نژاد هم از شوخی پدرش نام می برد که به دختران ۲۵، ۲۶ ساله می گفته کار شما از سبزه گره زدن گذشته و دیگر باید درخت گره بزنید
عکس بازیگران این بار آرش مجیدی
بیوگرافی آرش مجیدی
بهار برای فرهنگ ایرانی، یک مناسبت مهم تلقی میشود که برای آغازش از مدتها قبل آماده میشویم، خرید و خانه تکانی می کنیم، سفره هفت سین می چینیم و لحظه سال تحویل قلبمان تند تند می زند. و چه بهانه ای بهتر از این موضوع برای گفتگو با مردمان ایران. حالا اگر قرار باشد گفتگو با یک زوج بازیگر باشد که به تازگی بچه دار هم شده اند که دیگر حسابی خواندنی می شود
آرش مجیدی متولد ۱۳۵۳ در آباده است
مدرک تحصیلی وی کارشناسی ادبیات نمایشی است
از فعالیتهای وی میتوان به بازی در سریالهای زیر هشت و رستگاران و فیلم سینمایی شوکران اشاره نمود
این زن و شوهر نمونه بارز یک زوج رویایی هستند، چون که تفاهمهایشان در زندگی خواندنی است که در ادامه این گفتگو همسر آرش ( میلیشا مهدی نژاد) به آن پرداخته، آنها میگویند ما یک زوج رویایی هستیم
ما یک زوج رویایی هستیم
آرش مجیدی تحصیلات دانشگاهی دارد و بازی را از تئاتر آغاز کرد. او سال گذشته با بازی در نقش پلیس در سریال رستگاران چهره شد و امسال هم یک نقش خاص در سریال «زیر هشت» سیروس مقدم را پذیرفت، نقشی که نشان داد آرش از استعداد بالایی برخوردار است، او هفت سال پیش ازدواج کرده و از همسرش، به عنوان یک همسر واقعی نام میبرد.
جالب این که همسرش هم بازیگر است، با این که فارغ التحصیل روانشناسی میباشد، اما بازیگری را انتخاب کرده است، البته او قبل از ازدواج با آرش هم به بازیگری میپرداخته است، امسال او را در سریال جراحت و در نقش دختر امین تارخ میبینیم. به همین مناسبت با این زوج به گفتگو نشستیم، آرش مجیدی و میلیشیا مهدی نژاد، قرارمان در دفتر بابک مانی بود، آرش خودش عکاس حرفه ای است، اما از بابک خیلی تعریف میکرد و در زمان عکاسی با هم مشورت میکردند. این زن و شوهر نمونه بارز یک زوج رویایی هستند، چون که تفاهمهایشان در زندگی خواندنی است که در ادامه این گفتگو همسر آرش به آن پرداخته، آنها میگویند ما یک زوج رویایی هستیم
عکس های اینستاگرام ارش مجیدی
آرش مجیدی را بیشتر بشناسید
متولد آباده استان فارس در سال ۱۳۵۳، کارشناسی ادبیات نمایشی و در استان رتبه اول تئاتر را به دست آورده بود. در شوکران بهروز افخمی در نقش برادر عرب نیا بازی کرد، پدرش کارمند ذوب آهن بخش متالوژی بود. فرزند اول خانواده است، عاشق کوهنوردی است، از بالای کوه با پاراگلایدر پایین میآید به همین خاطر همسرش همیشه نگران است. عاشق عکاسی است، به دفتر کارش که میروی عکسهای زیبایی که خودش انداخته به چشم میخورد. میگوید: بچه که بودم، دوست داشتم، بزرگ که شدم پارتیزان شوم، از بس فیلمهای پارتیزانی میدیدم، فکر میکردم، پارتیزانی یک شغل است.
چه طور وارد دنیای بازیگری شدید؟ با تجربیات یا تحصیلات آکادمیک؟
مهدی نژاد: من لیسانس روان شناسی عمومی هستم. سال ۷۶ در کانون سینماگران جوان زیرنظر خانمها امیرسلیمانی، تیرانداز و آقای فروزش آموزش دیدم طی همون دو ماه اول بود که اولین کارم بهم پیشنهاد شد یک سریال بود که رفتم و بعد از اون هم حدود دو سال پشت سر هم کار کردم
آشنایی تون چگونه بود؟ از وادی هنر یا…؟
مجیدی: نه، آشنا شدیم و ازدواج کردیم، سال ۸۳٫
مهدی نژاد: پدرامون زمان بچگی ما با هم کار میکردند. اینو بعد از ازدواج فهمیدیم.(هر دو میخندند)
بیشتر نمیخواهید از ارتباط بین هم و کارتون بگید؟
مجیدی: یکی دیگر از شانسهای من اینه که همسرم روان شناسه و معتقده هر کسی که کار هنری میکند، احتیاج داره که با یک روان شناس هم مشورت کند و این خیلی به دادم رسید.
مهدی نژاد: خب بالاخره زندگی مشترک چه با هنرمند چه با هر فرد دیگه ای پستی و بلندی داره. در هیچ زندگی تفاهم وجود نداره، تفاهم یعنی این که یه نفر حرف اون یکی رو به زور قبول کنه. یعنی این که مثلا آرش بیاد بگه من دوست دارم پرواز کردن رو و اگه من هم بگم آره میشه تفاهم، اما باید بتونم با این قضیه کنار بیام که هر انسانی حق آزادی داره و باید از حق خود استفاده کند و باید به هم توجه کنند. اونوقت زندگی میتونه به خوبی ادامه داشته باشد. من در مورد کارهای آرش و اون در مورد کارهای من، با هم تفاهم نداریم! اما همدیگر رو درک میکنیم. هر کس باید به آزادیهایی که داره برسه به شرطی که به زندگی اش لطمه وارد نشه
این روان شناسی به درد شما در حوزه سینما خورد؟
مهدی نژاد: بعضی جاها بله.
مجیدی: به درد «عادل» خورده. اتفاقی که برای عادل زیر هشت میافته اینه که یک دوره روانی را طی میکنه و دچار «اسکیزوفرنی» میشه. چه بهتر از این که همسرم یکسری کتاب و فیلم در این زمینه به من معرفی کرد.
در حوزه روان شناسی فعالیتی نکردید؟
مهدی نژاد: من یک مدتی با بچهها در مهدکودک کار کردم، اما نمیتونستم برخلاف این که همه میگفتن، توانایی دارم، اون توانایی رو نداشتم. آدمی نیستم که بخوام پشت میز بنشینم و قید این کار را زدم
شهرت را دوست داری؟
مجیدی: شهرت یک دردسر است. خیلی خوب است که مردم بشناسنت و بهت احترام بذارن و تو هم احترام بذاری اما این که همیشه توی چشم باشی، زیرذره بین باشی، تو را اذیت میکند. به خصوص جنس آدمی مثل من که خیلی اهل قواعد شهری نیستم، زندگی خودم را دارم و دوست ندارم زیرذرهبین باشم. دوست دارم اگر حسش بود بروم قهوه خانه پایین شهر یک چیزی هم بخورم ولی اون موقع اگر همه بشناسنت مجبوری خودت نباشی.
از سینما زیاد استقبال نمیشود، چرا؟
مجیدی: بحث سینما خیلی بحث تلخی است. من میگم صد رحمت به فیلم فارسی. ما قبل از انقلاب یکسری فیلمهای بسیار خوب داشتیم که الان هم به اونا افتخار میکنیم، در همه سبکها… الان بهترین کارگردانهای ما از همون فیلم فارسیها هستند، سینمای حال حاضر ما سینمای مریضی است. سینما باید بفروشد و چرخه اقتصادیاش حرکت کند. اما نه این جوری، سطح کیفی فیلمها پایین اومده مردم نمیروند که فیلم ببینند و در این شرایط من ترجیح میدم یه تله فیلم خوب بازی کنم تا با یک فیلم بد بیام روی پرده سینما. البته توی همین سینما کارهای خوب هم هست. مثلا من «هیچ» را دیدم، واقعا غافلگیر شدم
مهدی نژاد: بعضی از فیلمها واقعا ارزش ساخته شدن و وقت گذاشتن را نداره. متن خیلی بدی داره و فانتزی است. خانههای دوبلکس آنچنانی، ماشینهای آنچنانی، لباسهای آنچنانی و… چیزی که برای خیلی از مردم ما ملموس نیست. وقتی برای مردم قابل لمس نباشد برای هیچ کس جذابیتی نداره. به نظر شما چرا بعضی از فیلمها در زمان خودش و حتی الان اونقدر طرفدار دارد، چون برای مردم قابل لمس بوده است
از همدوره ایهای دانشگاهی ات کسی در سینما مطرح شده است؟
حامد بهداد. حتی ما شش ماه با هم همخانه بودیم! و در دانشگاه آزاد تهران مرکز در چهارراه ولیعصر(عج) درس میخواندیم، حمید گودرزی هم در دانشگاه ما بود.
اگر فردا یک فیلم یا سریال به شما پیشنهاد شود که نقش زن و شوهر را بازی کنید، قبول میکنید؟
مجیدی: فیلمنامه اگر خوب باشد، حتما. اتفاقا بهتر است. وقتی تجربیات زندگی را داری و لمس کردهای خیلی خوب است
اگر سکانسی باشد که روز عروسی شما باشد، چه؟
مجیدی: من اصلا مراسم عروسی را دوست نداشتم و به خاطر همسرم آن را برگزار کردم. اگر یک بار دیگر ازدواج کنیم، اونم تو فیلم و همه چیز مجانی از آب در بیاید چه ایرادی داره. (همه میخندند
آرش مجیدی