حسین فسنقری
روزنامه اعتماد: این روزها فضای مجازیمان تلخ شده، مدام خبرهای تلخ را روی دیوارهای مجازی مرور میکنیم؛ خبرهایی که نگرانمان کرده یا حسی متناقض برایمان ایجاد میکنند. خبر قصاص یک جوان یا گذشت ولی دم از خون آن دیگری، نمیدانیم باید از این گذشتها خوشحال باشیم یا برای وجود چنین برنامههای پرطرفدار و پر تماشاچی ناراحت. نمیدانیم خبرهای پشت دیوارهای بلند و سنگی را باور کنیم یا تکذیب بزرگترها را تکذیب. فضای مجازیمان مدتی است پراسترستر و پر خبرتر شده. خبرهایی که تلخیشان میچربد به تمام خوشیهای بهاریمان و شاید در میان امواج سهمناکی که هر از گاهی به سراغ اجتماع مجازیمان میآید به این فکر کنیم که چقدر این اجتماع ناهنجار و افسار گسیخته شده، چقدر از کنترل خارج است و چقدر آلارم میدهد. هشدارهایی که امروز از کنارشان راحت عبور میکنیم، شاید فردا گوشمان را بپیچانند و ما یادمان نیاید این بیتوجهی سهلانگارانه را. اما در بین تمام این اتفاقات و تصاویر نگرانکننده مدتی است که نامی را بیشتر میشنویم. دیجی حسین فسنقری؛ کسی که در تصاویری که در اینترنت دست به دست میشود، با لبخندی بر لب سعی دارد تا مجلسی را که نقش دیجی آن را دارد به بهترین شکل ممکن گرم کند. شبیه دیجیهایی که تا بهحال دیدهایم نیست، کت و شلوار براق به تن ندارد و موهایش روغن زده و مرتب نیست، تیشرت سادهیی به تن دارد و با حرکات عجیبش سعی میکند شور مجلس را بیشتر کند. نظرات مردم در رابطه با کلیپهای حسین فسنقری بسیار متفاوت است، عدهیی از اینکه توانستهاند چند دقیقهیی شاد شوند از ایشان تشکر میکنند و لقب استاد به او دادهاند و کلیپهایش را دست به دست میکنند و مشتاقانه منتظر رسیدن کلیپهای جدیدند و برخی هم با این سخن یک روزنامه همعقیدهاند که: «پدیده فسنقری همان رویه تاریک جانور ترسناک ذهن جمعی ما است.» و برخی هم به طرفداران ایشان انتقاد دارند که چرا اینقدر این پدیده را پر رنگ کردهاند. اما به هر حال واقعیت این است که بر خلاف صفحات پر محتوایی که در فیسبوک وجود دارد، صفحه هواداران حسین فسنقری توانسته در عرض دو هفته، نظر ۱۰۰ هزار نفر را به خود جلب کند و ویدیوهایش بالغ بر۶۰ هزار بازدید داشته است که شاید بتوان گفت این هم به نوعی هشداری است که از کنارش عبور میکنیم. همین مساله بهانهیی شد تا به سراغ او برویم و ببینیم این دی جی سبزواری کیست و چه میکند و نظرش در مورد این موج ایجاد شده چیست؟ ساده صحبت میکند،
ترجیع بند جملاتش «مردم» است. میگوید: «من عاشق کشورم هستم، عاشق مردمم هستم و ارادتمند تمام مردمی که در این مدت به من لطف داشتند.» گپی مختصر و تلفنی با حسین فسنقری داشتیم، تا کمی بیشتر با این کپسول شادی آشنا شویم.
ساده و صمیمی با لهجه شیرین سبزواریاش به سوالاتمان پاسخ داد..
متولد چه سالی هستید؟
سال ۶۱ در سبزوار به دنیا آمدم، در حال حاضر هم ساکن سبزوارم. چند سالی است که ازدواج کردهام و مهمترین علاقهمندیام هم موسیقی است.
موسیقی را از چه سنی شروع کردید؟
۱۳سال است که کار موسیقی میکنم، خیلی علاقه دارم به ساز و موسیقی، اگر به من یک ضرب هم بدهند میتوانم با همان ساز یک مجلس را گرم کنم، از کودکی به موسیقی علاقه داشتم. کلا از شادی و خوشحالی لذت میبرم.
در چه رشتهیی تحصیل کردهاید؟
من لیسانس عمران از دانشگاه سبزوار دارم.
گفتید متاهلید، در مراسم ازدواج خودتان از دی جیها راضی بودید؟
دوستانم به من لطف داشتند و مراسم را به شکل بسیار خوبی برگزار کردند، البته من خودم هم تا حدودی کنارشان بودم تا شادی بیشتری در مراسم باشد چون من فکر میکنم موسیقی آدمها را به وجد میآورد. اینکه کسی یک میکروفن دستش بگیرد و پشت کیبورد بایستد و آهنگی بزند به تنهایی جوابگو نیست. من دوست دارم مردم به وجد بیایند و شاد باشند و نیرو بگیرند.
نخستین بار کی خبردار شدید که کلیپتان را روی اینترنت منتشر کردهاند؟
تقریبا یک هفته پیش بود. من خودم صفحه شخصی ندارم در فیسبوک، این کلیپ را هوادارانم که به من محبت داشتند روی اینترنت گذاشتند، آنقدر به من محبت دارند که شرمنده میشوم از این برخورد و محبت مردم. من کلا اهل اینترنت نیستم. دوستان به من خبر دادند که تصویر یکی از مجالس روی اینترنت است.
جالبترین نکتهیی که در این صفحات فیسبوکی دیدید چی بود؟
من خودم صفحه شخصی ندارم این صفحات را هوادارانم زحمت کشیدند و ایجاد کردند. بهترین نکته این بود که مردم از شادی و خنده حرف میزدند، میگفتند از دیدن این کلیپ شاد شدیم و خندیدیم. اینکه مردم روحیه خوب پیدا کردند و خوشحال شدند برای من بهترین چیز بود.
فکر میکنید چرا در این زمان کم اینقدر محبوب شدید؟
مردم ما به شادی علاقه دارند، دوست دارند بخندند، شاد باشند، من خودم معتقدم که خوب است همیشه لب آدمها پر از خنده باشد، شادی همهچیز را تضمین میکند، شما وقتی شاد هستید همهچیز کمکتان میکند که یک زندگی بهتر و قشنگتری داشته باشید.
به جز اجرای موسیقی در مجالس، شغل دیگری هم دارید؟
در کنار این کارهای دیگر هم انجام میدهم، پروژههای مرتبط با رشته تحصیلیام هم اگر باشد با دوستان همکاری دارم. کار نقشهبرداری و کارهای ساختمانی در حوزه عمران انجام میدهم اما چون به کار موسیقی علاقه دارم، پیگیر این حوزه هم هستم.
انتشار این کلیپها در اینترنت چقدر باعث شده که کارتان رونق بگیرد؟
من قبل از این داستان هم مجلسهای زیادی دعوت میشدم. چون در شهرمان شناخته شده هستم، حدود ۱۳ سال است که کار موسیقی میکنم، حتی برای اجرای برنامه در شهرهای دیگر مثل شیراز و اصفهان هم دعوت میشدم. حالا هم مردم تماس میگیرند و میگویند که کلیپ جدید بگذارم در اینترنت، من میگویم من اصلا اهل اینترنت نیستم، فیسبوک ندارم که بخواهم کلیپ جدید بفرستم.
صفحه هواداران فیسبوکی شما در عرض دو هفته حدود ۱۰۰ هزار لایک داشته، نظر شما در این رابطه چیست؟ حرفی ندارید به این مردم بزنید؟
این از محبت مردم است. من گاهی از دیدن اینهمه محبت اشک در چشمم جمع میشود. در یک جمله کوتاه به مردم فقط میگویم همه تون رو دوست دارم و عاشق همه تون هستم.
چقدر خودتان را سانسور میکنید؟
تا حدی که مردم بپسندند و خوشحال باشند و تا جایی که مردم از من توقع دارند سعی میکنم شادشان کنم. سعی میکنم تا جایی که امکان داردخودم باشم و در خدمت مردم، برای شاد شدن مردم.
چه آرزویی دارید؟
آرزوی من آرزوی مردم است، دوست دارم هموطنانم همیشه شاد باشند و بخندند.
در حوزه موسیقی دوست دارید کار مستقلی انجام دهید به عنوان خواننده؟
اگر در آینده فرصتش پیش بیاید چرا که نه؟ البته تا به حال بهطور جدی به این مساله فکر نکردهام اما اگر فرصتی پیش بیاید قطعا استفاده میکنم