شیکترین مدل مانتو ۱۳۹۵ – ۲۰۱۶ دخترانه از برند ایران زمین
مجموعه گالری عکس های مدل مانتو جدید از مزون های ایرانی
برای سال ۱۳۹۵ و ۲۰۱۶ برای شما به اشتراک گذاشته شده است
پیشنهاد انواع مدل های مانتو دخترانه و زنانه جدید از مزون های ایرانی
همراه با مدل های جدید سال برای شما مقاله زیبایی در ضمینه سبک زندگی و… قرار میدهیم
علف می کشم، پس هستم!
میلاد محسنی پور: فندک را زیر علفی که پیچیده می زند، سه کام حبس، چند لحظه مکث و نفسی که از سینه بیرون نمی آید. ته مانده دود را بیرون می دهد. دوباره سه کام حبس، چند لحظه مکث و نفسی که با سرفه از سینه بیرون می زند. «علفش خوبه، علف خوب به سرفه می ندازدت» این را وسط سرفه به حالت منقطع می گوید. دوباره سه کام حبس، چند لحظه مکث و همان داستان رد دادگی.
جوینت، وید، علف، گرس، ماری جوانا، گل، هش، چرس، چوق… همه شان یک کار می کنند؛ مصرف کننده را محض چند ساعت از حالت معمولی به حال اصطلاحا چِت تغییر می دهد؛ حالتی که به قول خودشان با آن برای چند مدتی رد می دهند.
اعتیاد اعتیاد است، چه به کرک چه به علف. وقتی در مورد مصرف علف و جزییاتش با آنها صحبت می کردم، کمتر کسی خود را معتاد می دانست. قریب به اتفاق مصرف کننده های تفننی بودند، مصرف کنندگانی که بیشتر از ۱۰ سال است که تفننی مصرف می کنند. شاید دلیل این ذهنیت به آدم هایی برگردد که برای صحبت سراغ شان رفتم، آدم هایی نبودند که شأن و شخصیت اجتماعی شان به واسطه مصرف علف زیر سوال رفته باشد، یا حداقل دل شان نمی خواست زیر بار لفظ «معتاد» رفته باشند. آدم هایی که هم تیپ معتادهای مواد دیگر مثل شیمیایی ها و مورفینی ها نبودند، آدم هایی که در نگاه اول انسان های موفق، خوشحال، عاشق، تحصیلکرده و با مهارت های اجتماعی و تخصصی خاصی هستند.
مدل مانتو و مدل لباس رنگ سال ۲۰۱۶
نمی دانم دیدن فضاهای جدید ارزشمند است یا نه
پشت به کتابخانه پربارش لم داده روی مبل، در معاشرت و هم صحبتی آدم کم حرفی به نظر می رسد. غنچه ای از بسته علف اش برمی دارد و شروع می کند به خرد کردن. المیرا ۲۶ ساله است. در یکی از دانشگاه های معتبر دکتری فلسفه می خواند. زیاد شاداب به نظر نمی رسد. انگار در یک حباب خنثی مختص به خودش زندگی می کند یا شاید ترجیح می دهد اینطور به نظر برسد.
وقتی از او می پرسم علف در کجای زندگی تو قرار گرفته، انگار که حرف های زیادی برای گفتن دارد. «برای من که به نسبت مصرف روزانه دارم، خیلی پیش آمده که می پرسند تو چطور هم وید می کشی و هم درس می خوانی یا کارهای روزانه ات را انجام می دهی؟ چون چیزی که در باور عمومی جامعه وجود دارد، این است که مصرف کننده وید فردی از جامعه بریده است. این تجربه های شخصی است که برای هر فرد مشخص می کند که وید برای او چه جایگاه و تاثیری می تواند داشته باشد.»
به نظر می رسد المیرا علاقه ویژه ای به حیوانات دارد. سال هاست در خانه اش از دو گربه نگهداری می کند و روابط احساسی او با حیوانات کاملا به چشم می آید. بین حرف های مان گربه ها گریزی هم به دست و پایمان می زنند. مدت زیادی هم از گیاه خواری اش می گذرد. با اینکه ظاهر و رفتارش بسیار منطقی و جدی است ولی نقطه های احساسی پررنگی در زندگی اش وجود دارد.
مسئله این است که اینچنین خلق و خویی کفه اعتیاد به علف را به نفع خود سنگین می بیند: «من قاعدتا فکر می کنم مزیت های وید بیشتر بوده که هنوز هم مصرف می کنم ولی خب انتقاداتی هم به من وارد شد. مخالفت هایی هم هست که دائم دارم به آنها فکر می کنم. البته بارها احساس کردم که وید برای من مانع شده و به صورت موقت گذاشتم کنار؛ ولی این که دائم بزارم کنار یا نه را با توجه به مزیت هایش هنوز نتوانستم تصمیم درستی اتخاذ کنم.»
وقتی می گوید مانع، دوست دارم بدانم چه چالشی بین علف و زندگی اش پیش آمده که به فکر ترک کردن افتاده «مانع از این بابت که مثلا در فعالیت روزمره و روتینم یک سری اختلالاتی ایجاد کرد، مثل اینکه یادم رفت کاری را انجام بدهم، به عنوان مثال صبحی که با کسی قراری داشتم، شبش چون وید کشیده بودم قرار را کنسل کردم. برای برنامه ریزی دقیق، زندگی ام را دچار اختلال کرده است
سوال های جزیی من و جواب های مفصل او که تمام شد، دوباره به حالت سکون خود درآمد و لم داده روی همان مبل با پس زمینه ای از کتاب های مختلف چیده شده در کتابخانه؛ المیرا سال هاست که تحصیل را در کنار مصرف هر روزه علف ادامه داده است.
چه کسی می گوید اعتیادآور نیست؟
مجید متاهل است، ۲۸ ساله است، علوم اجتماعی می داند، ژیژک دوست دارد، کتاب می خواند و دستی در فیلمسازی دارد. درآمد زندگی اش را از برنامه نویسی برای یک شرکت بزرگ می گذراند. او را در یک پارک دیدم. مجید متاهل است و همسرش با اینکه علف نمی کشد ولی مخالفتی با میزان مصرف او ندارد. آنها به زودی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور می روند ولی برای مجید دلیل نمی شود که جعبه سیگارش خالی از چند نخ علف باشد.
مجید برای شروع حرف هایمان خیلی واضح و بی پروا نظرش را اینطور گفت: «قبل از هر چیز باید این را بگویم که وید برای من خوب بوده و به زندگی ام کمک کرده است ولی این را مطمئنم که برای همه خوب نیست، مثل هر چیزی که بعضی آدم ها با آن ارتباط برقرار نمی کنند، مثل یک فیلم که یکی آن را فوق العاده می داند و یکی نه.»
با این خطابه ای که کرد از او پرسیدم که چند سال است مصرف می کند؛ «من پنج سال وید مصرف می کنم و بعد از این مدت به این نتیجه رسیدم که مصرف دائم آن ضرر زیادی دارد. باعث اختلال روحی و روانی شدید می شود ولی مصرف تفننی اش باعث کاهش مشکلات روحی ناشی از مسائل سخت زندگی می شود.»
مشکلات روحی تو با علف روزمره چطور بود؟ «مصرف روزمره وید برای من افسردگی، قضاوت اشتباه و هیجانی شدن به همراه داشت. در عوض چارچوب های ذهنی ام را در هم شکست و احساس آزادی ذهنی به من داد.»
چطور؟ چطور در کنار این افسردگی احساس آزادی ذهنی به دست آمد، چطور در زندگی ات این احساس را به کار گرفتی؟ این سوال ها را در حالی از او می پرسم که انگار فرصت زیادی برای حرف زدن ندارد و مدام ساعتش را نگاه می کند. «من فکر می کنم وید برای ایده پردازی و کارهای خلاق فوق العاده است اما نه به صورت دائم. به نظرم مصرف دائم گند بزرگی به ذهن و زندگی آدم می زند. من برای جلسات کاری و سخنرانی، برای ایده گرفتن مطالبی که می خواهم عنوان کنم، وید مصرف می کنم. به نظرم برای من قدرت بیان و بلاغت را بالا برد. من فکر می کنم وید به علت افزایش فرکانس مغز می تواند رسیدن به جواب خیلی از سوال ها و مسائل زندگی را آسان تر کند، از طرفی آدم را بی حال و تنبل هم می کند. برای اکثر کسانی که بیماری روحی دارند مناسب نیست.».
برای تو سخت نشده؟ «هر وقت که وید می زنم اکثرا علائم افسردگی را در روز بعد به وضوح می بینم و کنترل مصرف تفننی اش هم بسیار سخت تر از آن چیزی است که فکر می کنید، برای آنهایی که وید را ماده ای بدون وابستگی می دانند، باید بگویم که اعتیاد روانی وید بسیرا زیاد است، در حالی که اعتیاد فیزیی اش تقریبا صفر است. طی تجربه من همراه با یادگیری زبان یا دانشگاه یا کلاس درس تاثیر منفی ملموسی روی یادگیری می گذارد.»
مدل مانتو ۱۳۹۵ – ۲۰۱۶